یوم الله 9دی

روز 200 ام ، یوم الله 9 دی

سینا ربیعی در وبلاگ نقطه سر خط نوشت:

در واپسین روزهای بهار سال 1388، مردم آگاه و بصیر ایران اسلامی با حضور 40 میلیونی خود در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری برگ زرین دیگری بر صفحات تاریخ این سرزمین کهن افزوده و الگویی بی بدیل از مردم سالاری دینی را به جهانیان عرضه داشتند. به باور بسیاری از تحلیل گران سیاسی ، انتخابات 22 خرداد 88 ، انتخاباتی شگفت انگیز ، کم نظیر و پر اهمیت بود. چه، درآن انتخابات حدود 85 درصد از ایرانیان با رفتن به پای صندوق های رأی در آغاز چهارمین دهه انقلاب خویش، مهر تأیید دیگری برمقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران زدند.

اما شیرینی این پیروزی بزرگ دیری نپایید و بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات ، اعتراض به نتیجه و عدم تمکین به قانون برخی کاندیداها و احزاب سیاسی شکست خورده، بعضی از شهرهای ایران به ویژه تهران را دستخوش وقوع نا آرامی ها و اعتراضات کرد. گستردگی عملیات روانی و حجم فراگیر فعالیت های رسانه ای غرب علیه نظام جمهوری اسلامی در قبل و بعد از انتخابات نیز معترضان را در گسترش دامنه اعتراضات یاری نمود تا کشور و مردمی که در آستانه یک جهش در پیشرفت منطقه ای و جهانی قرار داشتند به مدت 8 ماه درگیر خود کند. مجموع این رخدادها موجب شد تا گروهها ، نهادها ، رسانه ها و کارشناسان مختلف از حوادث و رخ داد های پس از برگزاری انتخابات 22 خرداد 88 ، با اسامی مختلفی نظیر «بحران»، «جنبش اجتماعی»، « انقلاب و یا کودتای مخملی»، «تهدید نرم»،«آشوب های شهری»، «اغتشاشات گسترده»،«فتنه»،« نارضایتی عمومی»، «جنبش سبز»، «نافرمانی مدنی» و... یاد نمایند. برخی تحلیل گران غربی پا را فراتر نهاده و کنش های اعتراض آمیز پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم را « بزرگترین چالش داخلی » جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، ارزیابی نمودند ( فرید زکریا ، 2009 و توماس فریدمن ، 2009 ). این تحلیل گران مدعی شده اند که « اعتراضات گسترده پس از برگزاری انتخابات، مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی را در دنیا و مقبولیت آن را در نزد افکار عمومی داخلی، با چالش جدی رو به رو ساخته است ».

صرفنظر از ادعای اینگونه تحلیل گران، این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که اقدامات طرح ریزی شده غرب برای تاثیر گذاری بر انتخابات دهم ریاست جمهوری در بعد تاکتیکی و براندازی نظام در بعد استراتژیک، با رفتار نابخردانه برخی از نخبگان (موسوی، کروبی و...) و برخی تشکل های سیاسی که نقش کاتالیزور را در این میان ایفا نموده و به نوعی ضمن ایفای نقش در پازل دشمن زمینه ساز و سرعت بخش تحقق اهداف براندازانه آنان شدند، هزینه های سیاسی، اجتماعی و معنوی زیادی را بر جمهوری اسلامی و نهادهای آن تحمیل کرد. خسارتهایی که اقدامات در حوزه اقتصادی (آسیب رساندن به اموال عمومی و دولتی، ایجاد اختلال در کسب و کار مردم در خیابانهای اصلی شهر و... )، سیاسی ( زیر سوال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام و...)، اجتماعی (افزایش آمار جرم و جنایت و...) و... داشت بر هیچ انسان منصفی پوشیده نیست.

گروهی مغرض و لجوج که منافع خود را در خطر می دیدند با اتخاذ برخی تصمیمات اشتباه که بر پایه اخبار و اطلاعات کاملاً غلط و برنامه ریزی شده از سوی دشمنان قسم خورده نظام بود با ادعای تقلب در انتخابات زمینه ساز چنین حوادثی شدند، ادعاهایی که به مرور بی پایه و اساس بودن آنها روشن شده و بسیاری بر این مهم اعتراف نمودند.(محمد علی ابطحی، تاجزاده، رمضان زاده ، صفایی فراهانی و...)

اما با قدری دقت و تأمل در حوادث رخ داده در سال 88 و شرایط پس از آن در می یابیم که همسویی برخی از نخبگان و تشکلهای سیاسی با غرب چه هزینه سنگینی را متوجه کشور جمهوری اسلامی ایران نموده و چگونه مانع از جهش تاریخی این نظام شد ، عمق فاجعه آنجا مشخص می شود که بدانیم در صورت تمکین معترضان به قانون و رعایت اخلاق سیاسی جمهوری اسلامی می توانست به عنوان الگویی بی بدیل برای آزادی خواهان جهان مطرح شده و اقتدار و مشروعیت نظام را در عرصه داخلی و بین المللی دوچندان نماید.

کوتاه سخن اینکه؛ انقلاب اسلامی ایران در طول 4 دهه عمر با برکت خود با مشکلات و موانع بسیاری روبرو شده که به لطف خداوند و رهبری فرزانه و مردم بصیر، همه مشکلات و موانع یا به فرصت تبدیل شده و یا به نحوی از آن عبور نموده است، فتنه 88 نیز یک نمونه بسیار خطیر از این موارد بود که نزدیک به 200 روز به طول انجامیده و دفاع مقدس دیگری را در سرزمین شهادت و حماسه رقم زد، حماسه ای دیگر که آنهم قریب به 8 ماه به طول انجامید، فتنه اخیر نیز بحمدالله با تدابیرهوشمندانه و مدبرانه مقام معظم رهبری و بصیرت و حضور به موقع مردم ایران و با خالق حماسه ای دیگر به نام «حماسه ماندگار و تاریخی 9 دی» خنثی گردیده و باعث شد مردم ایران یوم الله دیگری را به جشن بنشینند.

پیرامون مذاکره ایران و آمریکا

بنای عمارت «اعتدال» بر پایه باور «ما می توانیم»

دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا آنقدر ارتفاع گرفته که نشود با یک نشست آن را برداشته و بر جایش اعتماد گذاشت، عملکرد آمریکا از سال 1332 به این سو که جایگزین استعمار پیر در ایران شد، حاکی از نوعی دورویی و نفاق بوده و این کشور همواره درصدد ضربه زدن به دولت های استقلال طلب و استعمار ستیز بوده و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به انحای مختلف سعی نموده مقاصد خود را پیش ببرد، از جمله اقدامات غیرمستقیم آنها حمایت از گروههای مخالف انقلاب اسلامی در بدو انقلاب و تجهیز آنان به سلاح برای مبارزه با انقلاب در قالب ترورها و...، حمایت از صدام در جنگ 8 ساله که در سالهای واپسین به حضور مستقیم نیز منتهی شد و همچنین جنگ نرم که نمونه هایی از آن در سالهای 78 و 88 رخ داد.... حافظه مردم ایران هیچگاه این جنایت ها را از یاد نخواهد برد.

متن کامل را در نقطه سر خط بخوانید.

احساس تکلیف دیگری نیاز است!

سینا ربیعی

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و در حالی که کمتر از 4 روز تا خلق حماسه سیاسی باقی مانده آقایان حداد عادل و محمدرضا عارف طی صدور بیانیه هایی از کاندیداتوری در انتخابات انصراف دادند. گرچه هیچکدام از آنها انصراف خود را در حمایت از شخص خاصی ندانسته و پیروزی گفتمان و جریان متبوع خود را هدف انصراف عنوان کرده اند اما این مهم باعث شده شرایط انتخابات در آستانه برگزاری پیچیده و حساس شود.

در این میان کار برای اصولگرایان سخت تر شده است چرا که فسلفه اجماع خود اقدامی مثبت تلقی شده و باعث افزایش اقبال از سوی افکار عمومی در مورد آن جریان اجماعی می شود و جریان اصلاح طلب هر چند به کاندیدایی مستقل و غیر اصلاح طلب تمسک جست اما حس احساس مسئولیت کاندیدای این جریان در قبال اهداف خود باعث می شود حتی برخی از افراد که بر عدم حضور در انتخابات تأکید داشتند، در تصمیم خود تجدید نظر نموده و به کاندیدای اصلاح طلبان رأی دهند. خاطر نشان می کنم در اکثر نظر سنجی ها بیش از 20 درصد مردم از بین 8 کاندیدا به هیچکدام رأی نداده بودند که در صورت اجماع، بخشی از این جامعه به سوی کاندیدای اجماعی گرایش پیدا خواهد کرد.

اما در جریان اصولگرایی اوضاع قدری پیچیده و نگران کننده است، رشد لاک پشتی رأی قالیباف ـ هر چند با اختلاف زیاد همچنان در رتبه اول نظر سنجی ها قرار دارد ، کاهش آراء جلیلی و ولایتی و رشد آراء محسن رضایی باعث شده در نظر سنجی های اخیر بعد از قالیباف آقایان روحانی و رضایی قرار بگیرند و این می تواند زنگ خطری برای اصولگرایان باشد که در صورت عدم اجماع حتی به دور دوم هم راه نیابند و آقایان روحانی و رضایی دور دومی شوند.

گرچه اقدام قابل ستایش آقای حداد عادل که همچنان خود را پایبند به ائتلاف پیشرفت دانسته و با این اقدام وفای به عهد نموده و می خواست زمینه ساز پیروزی اصولگرایان و حتی راه یابی دو اصولگرا به دور دوم شود اما بعد از انصراف ایشان عارف نیز انصراف داده و اوضاع را پیچیده کرد. گویا سرمشقی که حداد برای اصولگرایان نوشت بیشتر از جانب اصلاح طلبان مورد توجه قرار گرفته و بدان عمل شد.

اما اصولگرایان در شرایط بسیار خطیر و حساسی قرار دارند و تصمیم اشتباه و خودخواهانه هر کاندیدا می تواند باعث شکست اصولگرایان شود لذا از نامزدهای محترم درخواست می شود با توجه به شناخت اوضاع کنونی، خود تدبیری اندیشیده و طی اقدامی ایثارگرانه انتخاب را برای اصولگرایان آسان کنند.

این شرایط حساس احساس تکلیف دیگری را طلب می کند ...

عماد افروغ در گفتگو با فرارو:

 
فرارو- یک جامعه شناس با اشاره به برگزاری نخستین مناظره تلویزیونی نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: من نسبت به برگزاری چنین برنامه ای یک مقداری مشکوکم، از دیروز هرچه تلاش دارم توجیهی برای این برنامه پیدا کنم موفق نشده ام.

عماد افروغ، استاد دانشگاه، در گفتگو با فرارو ضمن بیان این مطلب با تاکید بر اینکه به هر حال با سیاست در ایران کاری کرده اند که اعتماد نسبت به آن سلب شده است گفت: در هر حال این عدم اعتماد سبب شده است که بنده نسبت به تعمدی بودن برگزاری چنین مناظره ای مشکوک باشم؛ هرچند سندی برای آن در اختیار ندارم اما نشانه های اخذ شده می تواند سرنخ هایی در این رابطه ارائه کند.

وی افزود: مهمترین نشانه هم از میان سخنان آقای حیدری مجری برنامه پیدا شد آنجا که ایشان در مقابل نقدهای پرملات نامزدها به دولت نهم و دهم اعلام کردند که «این شرایطی است که در پایان دولت ها به وجود می آید» و این حرف می تواند هدفمند بودن برگزاری چنین مناظره ای را نشان دهد.

افروغ با تاکید بر اینکه برنامه روز جمعه بیشتر یک شُو بود تا مناظره گفت: این برنامه تنها یک زنگ کم داشت تا پس از پرسش مجری، شرکت کنندگان زنگ را به صدا در بیاورند تا برای سرعت عملشان هم امتیازی کسب کنند.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه متاسفانه رسانه ملی جایگاه خود و جایگاه چنین برنامه ای را در نظر نگرفت گفت: قرار بود مناظره ها برنامه ای باشد که قد و قواره نامزدها را برای ریاست جمهوری تعیین کند، قرار نبود این مناظره ها شبیه مناظره های سال 88 باشد که در آن فقط هتاکی، دروغ و بگم بگم های غیر مستند بیان شد.

وی افزود: به نظر می رسد که این مناظره میان نامزدهای ریاست جمهوری به این منظور بدین شکل برگزار شد تا خاطره مناظره های سال 88 زنده نشود در حالی که مناظره فقط هتاکی نیست؛ میان آن مناظره ها با مناظره های روز جمعه یک حالت میانه ای هم وجود دارد و آن گفتگوی حاضران حول محور برنامه ها و انسجام درونی و توان اجرایی و عملیاتی کردن آن و نسبت برنامه ها با ساختار تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است.

افزوغ با تاکید بر اینکه مردم متاسفانه وقت گذاشتند تا به شناخت نسبی از نامزدها برسند اما به جای آن تنها به یک نشاطی رسیدند گفت: شاید صدا و سیما به دلیل کمبود وقت نتوانست مناظره هایی میان 8 نامزد برگزار کند اما عجیب است که همین مناظره ها را چرا 4 به 4 برگزار نکرد تا با طرح تنها یک موضوع امکان شناخت نسبت به نامزدها ایجاد شود.

این جامعه شناس افزود: در این میان می شد داور و مجری هم قرار داد تا در صورتی که نامزدها از دایره ادب و اخلاق خارج شدند تذکر دهند و مانع از تکرار وقایع مناظره های سال 88 شد و مردم هم به قضاتی عادلی می توانند قضاوت کنند.

وی تصریح کرد: از دیروز که این مناظره ها برگزار شده واکنش های بسیاری در سطح مردم بروز پیدا کرده است که نشان می دهد این مناظره ها به هیچ وجه در شان مبارزات انتخاباتی نبود.

افروغ با تاکید بر اینکه باید روند برگزاری این مناظره ها احیا شود گفت: متاسفانه این مناظره روی تصمیم مردم برای شرکت در انتخابات تاثیر می گذارد؛ باید چاره اندیشی شود و مناظره احیا و مرمت شود.

وی با انتقاد از آیتم های انتخابی این مناظره گفت: آن برخوردی که با نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری شد را بنده با دانشجویانم نمی کنم. من هرگز برای دانشجویانم امتحانی با سوال تستی طراحی نمی کنم و همیشه سوالات تشریحی از آنها می پرسم.

این استاد دانشگاه افزود: بنده مناظره روز جمعه با آن آیتم های در نظر گرفته و از همه بدتر سوالات تستی بدون محتوا را توهین می دانم. آقای ضرغامی با تایید برگزاری چنین مناظره ای به مخاطبان توهین کرد؛ او به شئون آحاد ملت ایران از روستا تا شهر از کارگر تا دانشجو توهین کرد.

وی تاکید کرد: آقای ضرغامی به دلیل اجازه برگزاری چنین مناظره ای باید از ملت ایران عذرخواهی کند چرا که بازتابی که از آن مناظره ها قابل دریافت است این است که او با این برنامه وقت و شخصیت مردم ایران را به سخره گرفته است.

افروغ تصریح کرد: ولی چه فایده که این درخواست ما هم چندان مورد اهمیت قرار نمی گیرد، مگر این ها در طول هشت سال گذشته به این حرف ها گوش دادند و نصایح و درخواست ها را مورد توجه قرار دادند که اکنون چنین انتظاری وجود دارد. هر از گاهی آنها یک تغییر ظاهری در خود به وجود می آورند و دلخوشی ایجاد می کنند اما دوباره همان راه سابق را پیش می گیرند.

این استاد دانشگاه در خاتمه گفت: قدر مسلم عذرخواهی رسانه ملی از مردم کوچکترین و ضروری ترین قدم برای احیای اعتماد عمومی از دست رفته نسبت به این دوره از انتخابات است وگرنه مسلم بدانید بی عملی رسانه ملی در قبال این خطای بزرگ بازخوردی منفی به دنبال خواهد داشت.

حمایت 150 نماینده مجلس از قالیباف

در حالی که شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب، رسانه های دولت، رسانه های گروه پایداری و برخی روزنامه های اصلاح طلب، به طور همزمان، سرگرم تخریب شهردار تهران اند، حدود 150 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با امضای متنی حمایت خود را از محمدباقر قالیباف اعلام کردند.

به گزارش خبرنگار مهر، این نمایندگان ضمن ادای احترام به سایر نامزدهای حاضر در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری قالیباف را به عنوان کاندیدای اصلح معرفی کردند.

حسین مظفر رییس ستاد قالیباف ضمن اعلام این خبر اظهار کرد: این نمایندگان با اسم و امضای مشخص ضمن اعلام حمایت از آقای قالیباف از مردم ایران برای برگزاری انتخابات پرشور و خلق حماسه سیاسی دعوت به عمل آوردند.

مظفر همچنین اعلام کرد تا کنون برای 140 نفر از نمایندگان حامی قالیباف احکامی به عنوان مشاور و ناظر ستادهای انتخاباتی در استان ها و شهرستان ها صادر شده است.

رییس ستاد قالیباف افزود: این افراد به عنوان مشاور رییس ستاد مرکزی در جهت جلب همکاری نخبگان و نیروهای ارزش مدار و فعال در عرصه انتخابات فعالیت خواهند کرد.

پرچمدار گفتمان ‹‹مقاومت هوشمند›› كيست؟

 

«وقتي باد مي وزد عده اي به فكر ساخت ديوارند و عده اي ديگر آسياب بادي مي سازند.»

 

سینا ربیعی در وبلاگ «نقطه سر خط» با یادداشت مطلبی تحت عنوان « پرچمدار گفتمان مقاومت هوشمند کیست؟» به جستجوی این پرچمدار گشته و مطالبی در این خصوص به رشته تحریر درآورده که مطالعه آن می تواند در آستانه انتخاب بزرگ بسیار مفید باشد.

شما را به مطالعه این یادداشت در لینک ذیل دعوت می کنم :

http://noghteskh.blogfa.com/post/107

میزان رای آوری کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری

میزان رای آوری کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری

سینا ربیعی در وبلاگ نقطه سر خط به بررسیمیزان رای آوری کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری  در انتخابات آتی پرداخته است. وی با اشاره به نظر سنجی برنامه پایش نوشته که ۷۰ درصد مردم هنوز گزینه مورد نظر خود را انتخاب نکرده اند و در این میان تا روز انتخابات مقبولیت آقای جلیلی سیر نزولی و ولایتی سیر صعودی خواهد داشت.

مطلب کامل را در لینک زیر مشاهد کنید:

http://noghteskh.blogfa.com/post/94

جدول پخش برنامه های تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در یک نگاه

منبع: وبلاگ نقطه سر خط

تصویر را به اندازه واقعی در لینک زیر ببینید:

http://upload7.ir/images/66775161097792000786.jpg

« مدیریت کارآمد شهرداری تهران»

« مدیریت کارآمد شهرداری تهران»

شمشیر داموکلس بالای سر «جریان انحرافی»

مطلبی از دوست خوبم سینا ربیعی

کمتر از دوماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم زمان باقی است و کاندیداهای احتمالی به انحای مختلف در کوشش برای معرفی خود به مردم هستند. تاکنون بیش از 30 شخصیت سیاسی بصورت تلویحی از کاندیداتوری خود در انتخابات سخن رانده و یا در رسانه ها از آنان یاد شده است. پر واضح است از بین اسامی مطرح شده، نمی تواند بیش از 8 الی 10 نفر تأیید صلاحیت شود چرا که بیشتر آنان نمی توانند به عنوان رجل سیاسی صلاحیت حضور در رقابت نفس گیر انتخابات را احراز کنند و یا به دلیل حضور رقیبان قدرتمند صحنه را خالی می می کنند. در این میان از افرادی مانند آقایان هاشمی رفسنجانی، ولایتی، قالیباف، حداد عادل، محسن رضایی، سعید جلیلی، لنکرانی، فتاح، حسن روحانی، عارف، جهانگیری، کواکبیان، محمد شریعتمداری، الهام، مشایی و خاتمی بیشتر از سایرین یاد می شود.

در خصوص اسامی یاد شده و براساس اخبار منتشره در رسانه ها و تجربه سیاسی می توان گفت که احتمال حضور آقای هاشمی رفسنجانی به دلیل کهولت سن و همچنین هراس از شکست سه باره در انتخابات بسیار ضعیف به نظر می رسد، هر چند که گفته می شوند هاشمی به دنبال مطرح کردن حسن روحانی به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان است. خاتمی نیز خود می داند بر اساس مواضعش در دوران فتنه و تبری نجستن از آن به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهد شد.از نظر نگارنده حتی اگر خاتمی تأیید صلاحیت هم بشود از ترس شکست در انتخابات و اینکه نتواند کشور را اداره کند و وجهه نسبتاً مقبول خود را در بین بخشی از مردم به خطر اندازد، احتمالاً از حضور در صحنه، شانه خالی خواهد کرد.

آقایان فتاح وجلیلی تصمیمی بر حضور ندارند و دیگران نیز در هاله ای از ابهام به سر می برند.

مهمترین گزینه های مطرح در سپهر سیاسی کشور کاندیداهای ائتلاف 1+2 ، دولت (جریان موسوم به انحرافی)، جبهه پایداری و مستقل ها هستند هر چند جریان اصلاحات در سردرگمی به سر برده و تاکنون به جمع بندی واحد نرسیده امانباید از آنها غافل شد.

جبهه پایداری آقای لنکرانی را به عنوان کاندیدای احتمالی و البته نهایی معرفی کرده و دولت نیز در حال سبک و سنگین کردن گزینه های خود برای انتخابات است و به نظر می رسد در جریان میتینگ 60 هزار نفری در استادیوم آزادی تا حدودی امیدهای خود را از معرفی مشایی برباد رفته می بیند و باید برای ماندن در قدرت طرفی دیگر بربندد.

از نظر نگارنده کاندیدای ائتلاف 1+2 ، دولت، جبهه پایداری و طیف مستقل رقابت سختی را در پیش رو خواهند داشت و دولت نیز در این رهگذر رقیب اصلی خود را ائتلاف 1+2 بصورت اعم و آقای قالیباف بطور اخص می بیند.از این رو و همانطور که در مقاطعی در رسانه ها منعکس گردید این جریان در صدد تخریب نامبرده است و آقایان محسن رضایی و لنکرانی نیز می توانند از وجود اختلافات در بین دو جریان یاد شده بهره برده و احتمالا اقبال مردم را به سمت خود جلب کنند.

اما محمد باقر قالیباف رزمنده سالهای دفاع مقدس و فرمانده لشکر، برادر شهید که سابقه فرماندهی نیروی هوایی سپاه، رئیس پلیس کشور، ستاد مبازه با قاچاق کالا و همچنین مدیریت 8 ساله شهرداری را در کارنامه خود دارد توانسته چهره ای کارآمد از خود نشان دهد و عملکرد مثبت و موفق وی به ویژه در شهرداری تهران توانسته از وی مدیری کارآمد و لایق بسازد که همگان بر این مهم اذعان می کنند. (این نکته در ملاقات قالیباف با مراجع عظام تقلید در قم نیز مشهود بود). لذا کارنامه درخشان وی به عنوان شمیر داموکلس بالای سر دولت و کاندیدای او سنگینی نموده و احتمال هر گونه تخریب ایشان از سوی این جریان قابل تصور است. البته از حق نگذریم برآیند عملکرد دولت در طول 8 سال به لطف فعالیتهایش در 4 سال اول مثبت است اما عملکرد شهردار تهران که توانسته مدیریتی علمی، خرد محور، مبتنی برکار گروهی ، اخلاق مدار و برنامه محور را ارائه کند، مورد توجه عامه مردم و نخبگان قرار گرفته و ایشان را گزینه اصلی پیروزی در انتخابات آتی معرفی میکند.

کوتاه سخن اینکه مدیریت آقای قالیباف در دوره 8-7 ساله در شهراری تهران می تواند به عنوان یک پایلوت برای اداره کشور باشد، کلانشهری که اداره آن (انصافاً) کمتر از اداره یک کشور نیست. بر همین پایه و بر اساس پرهیز از انجام «آزمون و خطا» و «آزموده را آزمودن» و «هندوانه در بسته انتخاب نمودن» و... باید بیشتر بیاندیشیم و شخصی لایق را انتخاب کنیم چرا که دوران دوران آینده نگری و پیشرفت است باید رئیس جمهوری لایق برگزینیم که شایسته ایران و ایرانی باشد. (انشاءا...)

این احمدی نژاد، آن احمدی نژاد نیست؟!

مطلبی از دوست خوبم سینا ربیعی

به بهانه برگزاری میتینگ 100 هزار نفری در ورزشگاه آزادی بر آن شدم تا مطالبی هر چند تکراری را که قلبم را به درد آورده است به نگارش درآورم.

چند وقت پیش تصویری از آقای احمدی نژاد در یکی از سایت ها دیدم که آقای احمدی نژاد را به لحاظ گذران عمر و ظهور محاسن سفید بر چهره اش مورد توجه قرار داده بود. در ابتدای امر قدری ناراحت شده و گفتم سیاست چه کارها که با آدم نمی کند. اما با قدری تأمل احساس کردم که تغییر علاوه بر برچهره در رفتار و کردار نیز بوده که حتی مهم تر نیز هست.

فردی که در سال 1384 و قبل تر از آن در دوره شهرداری دغدغه اصلی اش را توجه به مردم و حفظ بیت المال و پرهیز از ریخت و پاش بیان می کرد، هم اکنون و در حالی که مردم جنوب کشورمان زخم زلزله و بی خانمانی را می چشند، ایشان همایش 100 هزار نفری برگزار می کند که برآورد هزینه آن با یک محاسبه سرانگشتی سر به فلک می کشد. براستی این همه هزینه برای چیست؟ آیا ایشان می خواهد از دست اندرکاران تسهیلات سفرهای نوروزی تقدیر کند، اگر چنین است چه لزومی دارد همگی در یک استادیوم جمع شده و مسافت طولانی را برای حضور در آن طی کنند، هزینه رفت و برگشت و اسکان و... بهتر نبود به شیوه های دیگری از این افراد زحمت کش که شایسته تقدیر نیز هستند، تقدیر می شد؟ مگر اینکه مقصود چیز دیگری باشد؟!

با خود می گویم چه شده است شخصی که در دوران تبلیغات ریاست جمهوری اش عنوان می کند« بروشور تبلیغات پس از مطالعه در اختیار دیگران قرار گیرد تا هزینه اضافی را متحمل نشود» به یکباره تن به چنین بذل و بخشش و ریخت و پاشی می دهد، چرا در دوران تصدی و صدارت اش اختلاس 3000 میلیاردی رخ می دهد و هزاران چرای دیگر. با خود می گویم نه این احمدی نژاد، آن احمدی نژاد نیست و به جز چهره اش خیلی چیزهای دیگر نیز تغییر کرده است. زمانی مردم و خدمتگزاری برای آنها هدف بود اما حالا ... !؟

خدایا چنان کن سرانجام کار نو خشنود باشی و ما رستگار

پی نوشت (۱)

جشن موسوم به تقدیر از اعضای ستاد تسهیلات سفرهای کشور فردا در استادیوم یکصدهزارنفری آزادی تهران برگزار خواهد شد. مسئولان سازمان میراث فرهنگی برای برگزاری این گردهمایی، از شعار لبیک یا خامنه ای استفاده کرده اند.

پی نوشت (۲)

چرا در سال ۱۳۸۴، دکتر احمدی نژاد رأی آورد؟
به این سؤال می توان جواب های متنوعی داد. در این نوشته به دنبال تحلیل های پیشرفته نیستیم؛ فقط به سه مسأله ساده میپردازیم.


ادامه مطلب